آنکه بردباری ندارد، دانشی ندارد . [امام علی علیه السلام]

«قدر» در لغت به معناى اندازه و اندازه‏گیرى است.(1) «تقدیر» نیز به معناى اندازه‏گیرى و تعیین است.(2) اما معناى اصطلاحى «قدر»، عبارت است از ویژگى هستى و وجود هر چیز و چگونگى آفرینش آن(‏3) به عبارت دیگر، اندازه و محدوده وجودى هر چیز، «قدر» نام دارد. (4)

بنابر دیدگاه حکمت الهى، در نظام آفرینش، هر چیزى اندازه‏اى خاص دارد و هیچ چیزى بى‏حساب و کتاب نیست. جهان حساب و کتاب دارد و بر اساس نظم ریاضى تنظیم شده، گذشته، حال و آینده آن با هم ارتباط دارند.

استاد مطهرى در تعریف قدر مى‏فرماید: « ... قدر به معناى اندازه و تعیین است... حوادث جهان ... از آن جهت که حدود و اندازه و موقعیت مکانى و زمانى آنها تعیین شده است، مقدور به تقدیر الهى است.»(5) پس در یک کلام، «قدر» به معناى ویژگى‏هاى طبیعى و جسمانى چیزهاست که شامل شکل، حدود، طول، عرض و موقعیت‏هاى مکانى و زمانى آنها مى‏گردد و تمام موجودات مادى و طبیعى را در برمى‏گیرد.

ادامه مطلب...

  
عشق یعنی تا ابد آبی شدن عشق یعنی لحظه ای بارانی و لحظه ای شفاف و مهتابی شدن عشق یعنی لذت یک آرزو عشق یعنی یک بلای ماندگار عشق یعنی هدیه ای از آسمان عشق یعنی یک صفای سازگار عشق یعنی با وجود زندگی دور از آداب مردم زیستن عشق یعنی لحظه ای خندیدن و سال ها اشک ندامت ریختن عشق یعنی زنگ تکرار نگاه عشق یعنی لحظه ای زیبا شدن عشق یعنی قطره بودن سوختن عشق یعنی راهی دریا شدن هر چه هست این عشق صدها قلب صاف با حضورش ‌آبی و بی کینه است
  
  

 

 

موسوی چندین بار در سخنرانی هایش گفت نباید اعتراضات را به بیگانگان ربط دهند. اما به زودی دیدیم این مظلوم نمایی نیز از دروغ گویی ذاتی میر حسین موسوی سرچشمه گرفته بود.


اعترافات دولتمردان غربی در اعلام پشتیبانی از معترضان، موجی از شگفتی را در میان ناظران برانگیخت، باعث افزایش اعتماد به اظهارات دولتمردان ایران شد و نشان داد که دخالت امریکا و کشورهای غربی واقعیت خارجی دارد.

ادامه مطلب...
  
  

هافبک مسلمان و فرانسوی تیم فوتبال بایرن مونیخ آلمان هم به اطلاع مقامات تیمش رساند در
ماه مبارک رمضان روزه می گیرد.
فرانک ریبری
از روز جمعه اقدام به گرفتن روزه کرد.
این بازیکن صاحب نام که دو سال قبل از تیم المپیک مارسی جدا شد و به بایرن مونیخ
پیوست، در دوران ورزشی خود همواره در ماه مبارک رمضان اقدام به روزه گرفتن کرده
است. ریبری در سال 2002 پس از آشنایی با همسر الجزایری اش به اسلام روی آورد و نام
بلال را برای خود برگزید وی پس از آن به انجام واجبات شرعی دقت و توجه کامل کرده
است. به این خاطر حتی در دوران حضور در بایرن مونیخ با وجود برخی سختگیری ها او در
هنگام تمرین یا مسابقات ورزشی همچون بوندس لیگا، روزه داشته و با مشکلی هم روبرو
نبوده است
. ریبری اوقات بیشتری را در این ماه مبارک به انجام تکالیف شرعی خود، از جمله قرائت قرآن در طول شبانه روز اختصاص داده است.


  

ولادت امام حسین (علیه السلام)


در روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت (1) دومین فرزند برومند حضرت على وفاطمه , که درود خدا بر ایشان باد, در خانه وحى و ولایت چشم به جهان گشود.
چون خبر ولادتش به پیامبر گرامى اسلام (ص ) رسید, به خانه حضرت على (علیه السلام) و فاطمه (س ) آمد و اسما (2) را فرمود تا کودکش را بیاورد.
اسما او را در پارچهاى سپید پیچید و خدمت رسول اکرم (ص ) برد, آن گرامى به گوش راست او اذان و به گوش چپ او اقامه گفت .(3)

به روزهاى اول یا هفتمین روز ولادت با سعادتش , امین وحى الهى , جبرئیل , فرود آمد و گفت : سلام خداوند بر تو باد اى رسول خدا, این نوزاد را به نام پسر کوچک هارون (شبیر)(4) که به عربى (حسین ) خوانده میشود نام بگذار.(5)
چون على براى تو بسان هارون براى موسى بن عمران است , جز آن که تو خاتم پیغمبران هستى .
و به این ترتیب نام پرعظمت حسین از جانب پروردگار, براى دومین فرزند فاطمه (س ) انتخاب شد.
به روز هفتم ولادتش , فاطمه زهرا که سلام خداوند بر او باد, گوسفندى را براى فرزندش به عنوان عقیقه (6) کشت , و سر آن حضرت را تراشید و هم وزن موى سر او نقره صدقه داد.(7)
پینوشتها:

ادامه مطلب...

  
غلط می‌کنی قانون را قبول نداری؛ قانون تو را قبول ندارد
* من باز به همه این آقایانی که می‌خواهند نطق کنند و اعلامیه بدهند و نمی‌دانم نامه سرگشاده بفرستند و ازاین مزخرفات، به همه اینها اعلام می‌کنم که برگردید به اسلام، برگردید به قانون ، برگردید به قرآن کریم ،‌ بهانه درست نکنید که اسباب این بشود که شما همه به انزوا کشیده بشوید. من به بسیاری از شما علاقه دارم و میل دارم که همه به قانون عمل کنند و همه در جای خود باشند و چنانچه این‌طور نباشد،‌ مسئله طور دیگر خواهد شد. (صحیفه امام جلد 14 صفحه 415)

*نمی‌شود از شما پذیرفت که ما قانون را قبول نداریم. غلط می‌کنی قانون را قبول نداری!قانون تو را قبول ندارد نباید از مردم پذیرفت، از کسی پذیرفت ، ما شورای نگهبان را قبول نداریم. نمی‌توانی قبول نداشته باشی. مردم رای دادن به اینها ، مردم 16 میلیون تقریبا یا یک قدری بیشتر رای دادن به قانون اساسی. مردم که به قانون اساسی رای دادند منتظرند که قانون اساسی اجرا بشود؛ هر کس از هرجا صبح بلند می‌شود بگوید من شورای نگهبان را قبول ندارم ،‌ من قانون اساسی را قبول ندارم ،‌من مجلس را قبول ندارم ، من رئیس‌جمهور را قبول ندارم ، من دولت را قبول ندارم. نه ! همه باید مقید به این باشید که قانون را بپذیرید ،‌ ولو برخلاف رای شما باشد. باید بپذیرید، برای این‌که میزان اکثریت است ؛ و تشخیص شورای نگهبان که این مخالف قانون نیست و مخالف اسلام هم نیست ، میزان است که همه باید بپذیریم.
(صحیفه امام جلد 14 صفحه 378)

* اگر یک جایی عمل به قانون شد و یک گروهی در خیابان‌ها برضد این عمل بخواهند عرض اندام کنند،‌ این همان معنای دیکتاتوری است که مکرر گفته‌ام قدم به قدم پیش می‌رود،‌ این همان دیکتاتوری است که به هیتلر مبدل می‌شود انسان،‌این همان دیکتاتوری است که به استالین انسان را مبدل می‌کند. اگر قانون در یک کشوری عمل نشود ، کسانی که می‌خواهند قانون را بشکنند اینها دیکتاتورانی هستند که به صورت اسلامی پیش آمده‌اند یا به صورت آزادی و امثال این حرفها. اگر همه این آقایان که ادعای این را می‌کنند که ما طرفدار قوانین هستیم ، این‌ها با هم بنشینند و قانون را باز کنند و تکلیف را از روی قانون همه شان معین کنند و بعد هم ملتزم باشند که اگر قانون برخلاف رای من هم بود من خاضع‌ ام ، اگر بر وفاق هم بود من خاضع‌ام ،دیگر دعوایی پیش نمی‌آید؛ هیاهو پیش نمی‌آید.
(صحیفه امام جلد 14 صفحه 415)

* قانون معنایش این است که{ همه} چیزها {را} به حسب قانون اسلامی ، به حسب قانون کشوری که منطبق با قوانین اسلام است ، همه را ،‌وظیفه‌اشان را قانون معین کرده‌. بعد از این که قانون وظیفه را معین کرد ، هر کس بخواهد که برخلاف او عمل بکند، این یک دیکتاتوری است که حالا به صورت مظلومانه پیش آمده است و بعد به صورت قاهرانه پیش خواهد آمد و بعد این کشور را به تباهی خواهد کشید و این کشور وقتی به تباهی کشیده شد و این مردم متفرق و مختلف با هم شدند ، این همان وظیفه ای است که برای ابرقدرتها باید انجام بدهد این آدم انجام داده،‌ ولو خودش نمی فهمد، اگر بفهمد که دیگر مصیبت بالاتر است،‌لکن خودشان ملتفت نیستند.
(صحیفه امام جلد 14 صفحه 415)